به گزارش تیزلند، به نقل از خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، جبار کوچکینژاد عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در خصوص شرایط هدایت تحصیلی دانشآموزان که مدتی است آغاز شده است، اظهار داشت: امسال با توجه به تمهیداتی که اندیشیده شد نسبت به سال گذشته شاهد جو آرامتر و شرایط بهتری هستیم.
وی افزود: مجلس هم چند جلسه با معاونتهای وزارت آموزش و پرورش برای تکرار نشدن اتفاقات سال گذشته برگزار کرد.
کوچکینژاد اضافه کرد: برخی گزارشها حاکی از اعتراضاتی در بعضی نقاط کشور است و گزارشهای تکمیلی به زودی اعلام میشود.
عضو کمیسیون آموزش مجلس با اشاره به برخی گمانهزنیها در خصوص معرفی علی زرافشان برای تصدی وزارت آموزش و پرورش گفت: زرافشان فردی متعهد و از جنس آموزش و پرورش است اما برای اداره خوب این وزارتخانه لازم است که دولت رویه کلیاش حمایت از آموزش و پرورش باشد.
دوستای خوب تیزلندی قراره از این هفته، شنبه ها یک سوال از یه کتاب بپرسیم. نگران نباشید! کتاب توی سایت کتابم کو هست، شاید هم قبلا خونده باشیدش. تا چهارشنبه فرصت دارید زودی به این سوال جواب بدید و برای ما بفرستید.
به قید قرعه به 3 نفر از برنده ها جایزه میدیم. تازه عکسشون رو هم به همراه کتاب توی کانال میذاریم.
خیلی خیلی کیف می ده، از ما گفتن بود!
سوال این هفته مسابقه ما از کتاب تام گیتس 9 رو با هم ببینیم:
"چرا تام سعی داره، دوباره به کتابخونه بره؟ تام دنبال چه کتابیه و چرا می خواد که اون کتاب رو به هر قیمتی شده پیدا کنه؟"
مهلت زمانی شرکت توی مسابقه از شنبه 14 مرداد تا چهارشنبه 18 مرداد هست. جواب هایی که بعد از اون به دست ما برسه، توی مسابقه شرکت داده نمی شن.
پس زودی دست به کار شید خیلی تا چهارشنبه فرصت ندارید
جوابتون رو به آیدی تلگرام chtizland@ بفرستید.
فیلم زیر معرفی کتاب طولانی ترین آواز نهنگ می باشد.
توی اوج بی حوصلگی هم میشه چرخ زد، بله چرخ زد نه توی خیابان و توی گرما و زیر آفتاب داغ تابستان، می توان توی فروشگاه اینترنتی کتابم کو چرخ زد. میان کتاب های خوب گشت که حوصله را جا می آورد و خستگی درس را در می کند. یک عالم کتاب در سایت کتابم کو منتظر شماست. کتاب های خوب و برگزیده ای که ارزش خواندن دارند.
پس چرخ بزن !!تا دیر نشده چرخ بزن!!
فیلم زیر معرفی مجموعه 16 جلدی سرمگس می باشد:
توی اوج بی حوصلگی هم میشه چرخ زد ،بله چرخ زد نه توی خیابان و توی گرما و زیر آفتاب داغ تابستان ،می توان توی فروشگاه اینترنتی کتابم کو چرخ زد. میان کتاب های خوب گشت که حوصله را جا می آورد و خستگی درس را در می کند. یک عالم کتاب در سایت کتابم کو منتظر شماست. کتاب های خوب و برگزیده ای که ارزش خواندن دارند.
پس چرخ بزن !!تا دیر نشده چرخ بزن!!
دختران همیشه کوچک و نازک نارنجی و پسران همیشه بازیگوش و بدون دغدغه نمیمانند و بهزودی بزرگ میشوند. بچهها در کنار باورها و شیوههای تربیتی خانواده است که قد میکشند و اگر این باورها کوتاهنگر و سطحی باشد بچهها نمیتوانند آنطور که باید و شاید رشد کنند و به کمال برسند.
چیزی که ما در اطرافیان بیکارمان میبینیم این است که همیشه از دولت و جامعه ناراضی هستند و مدام غر میزنند و انتظار دارند که دیگران برای آنها کاری انجام بدهند و به آنها میزی تعارف کنند و... . درحالیکه همانطور که برنامهریزی دولت برای رفع بیکاری مهم است، خانوادهها و خود افراد هم وظایفی دارند.
بیکاری فقط موضوعی اقتصادی نیست و داشتن شغل به افراد کمک میکند تا بهخودباوری بالاتر، شادی روزافزون، امید به زندگی بالاتر، عزت نفس و زندگی فردی بهتر و... برسند. گاهی هم نیاز است تا تعریف دوبارهای از کار و بیکاری انجام شود تا نارضایتی کاذب ایجاد نشود. فراموش نکنیم که در جامعه امروز که افراد زیادی با مشکل بیکاری مواجه هستند، آدمهای بسیاری هم با تکیه بر تلاش، مهارت، باور بهتدریجی بودن موفقیت، خلاقیتو... موفقیتهای شغلی خوبی بهدست آوردهاند و اگر جامعه نتوانسته برای آنها شغلی ایجاد کند، خود به اشتغالزایی دست زدهاند.
بسیاری از افراد به این دلیل بیکار میمانند که سختی را در کار نمیپذیرند و شان خود را بالاتر از این میدانند که زیر دست کسی باشند. برخی باورهای پدر و مادرها که میتواند به بیکاری بچهها در آینده منجر بشود را بشناسیم:
میخواهی دکتر بشی یا مهندس؟
چرا نمرهات 20نشد؟
نگرانی دائم از اینکه بچهها چیزی کم و کسر نداشته باشند و مبادا به آنها سخت بگذرد!
فقر روابط اجتماعی و مهارتهای زندگی اجتماعی در خانواده
افراط در احساس نیاز به کلاسهایی چون زبان انگلیسی و عدماحساس نیاز به مهارت سنی بچهها
فراموشی هویت جنسیتی بچهها
کدام بچهها صاحب شغل میشوند؟
1- هنوز هم، صدایی در گوش بچهها زمزمه میکند که ما وقتی از آینده تو خوشحال میشویم که تو به شغلهایی که ما میگوییم برسی و این یعنی بچهها از کودکی ممکن است ناخودآگاه به یک آینده اجباری تن بدهند.
آینده اجباری زمانی برای بچهها پیشمیآید که از طرفی امکان تجربه فرصتهای شغلی مهارتی را پیدا نکنند و از طرفی جامعه و خانواده اهمیت و ارزشی برای چنین مشاغلی قائل نباشند. امروز فارغالتحصیلان بیکار حتی از بهترین دانشگاههای کشور کم نیستند اما به راحتی میتوان جوانان ناراضی را در دانشگاهها پیدا کرد که به زحمت در کنکور قبول شدهاند. آنها بهنظرشان آنجایی که باید باشند نیستند و به مرور جزو دانشجویان معمولی رشته خود یا معدل پایین رشته خود میشوند. این گروه همیشه با احساس ناخوشایند عدمرضایت به دانشگاه میآیند. پس دور از ذهن نیست که بعد از فارغالتحصیلی هم بیکار خواهند ماند یا در حد انتظار موفق نخواهند شد. درس خواندن خوب است اما خانواده باید باور کند که درس خواندن فقط یکی از راههای موفقیت است.
برای نجات بچهها از آینده اجباری به این پیشنهادها فکر کنید:
از کودکی برای موفقیت بچهها نقشه بکشید و بعد از برخورد با هر توانایی آنها به فکر ایجاد فرصت برای بهتر شدن آن استعداد باشید تا بچهها زمینههای مختلف را تجربه کنند؛ مثلا اگر کودکتان خوب نقاشی میکند، میتوانید با چسباندن آثار او به دیوار، فرستادن کودک به کلاسهای نقاشی، شرکت با کودک در نمایشگاههای نقاشی، توجه دادن کودک به نقاشیهایی که روی دیوار شهرها کشیده میشود، زیبایی دیوار خانهتان بعد از رنگآمیزی نقاش و... او را با هنر نقاشی یا شغل نقاشها آشنا کنید.
* گاهی نگاه دقیقتری به جامعه داشته باشید و بهعنوان پدر و مادر به افرادی که در رشتههای معروف درس خواندهاند اما زندگی کاری موفقی ندارند و برعکس فکر کنید. برای فرزندتان این حق را قائل باشید تا از شما مشورت بگیرد اما از یکبار فرصت زندگی برای خودش استفاده کند نهفقط برآورده ساختن آرزوهای شما!
* کمک به رشد خلاقیت بچهها از مهارتهای پایهای است که برای موفقیت در هر شغل و حرفهای لازم است. برای رشد خلاقیت بچهها از شیوههای بازی، ساخت کاردستی، کلاسهای خلاقیت، مسابقه فکر خلاقانه در خانواده و... میتوانید کمک بگیرید. یک فرد خلاق هیچ وقت خود را گرفتار نمیبیند و اگر راهی برای موفقیت پیدا نکند، راهی میسازد.
2- بعضی پدر و مادرها از اینکه بچههایشان پرتوقع شدهاند و به امکاناتی که دارند و میزان دارایی آنها راضی نمیشوند، شکایت دارند. این بچهها معمولا بهانه و درخواستهای بیشتری از والدین خود دارند و اغلب بدون آنکه زحمت پدر و مادر را به یاد بیاورند، از آنها گله دارند. اما دقیقا ممکن است همین رفتار را والدین هم با بچههای خود داشته باشند و بچهها این قدرنشناسی را از والدین خود یادگرفته باشند؛ مثلا زمانی که این بچهها زحمت کشیده و درس خواندهاند اما با واکنش نمرهمحور بعضی پدرو مادرها روبه شدهاند که: چرا بهتر نشدی؟ چرا 20نشدی؟ دوستات چند شد؟ و... . این جملات عادی و پرتکرار، یکی از دلایلی است که کمکم عدمرضایت، قدرنشناسی در برابر زحمات دیگران و دائم شرایط خود را با دیگران مقایسه کردن را به آنها میآموزد.
* بهتر است:
فرزندان را با افراد دیگر مقایسه نکنیم تا آنها هم برای رضایت از خود و عملکرد خوب دائم بهدنبال مقایسه شرایط و افراد نباشند.
* نمرهای که به فرزندتان میدهید نمره به تلاش او باشد نه نمره کاغذی او؛ چراکه اینگونه میآموزد برای موفقیت آینده خود زحمت بکشد، نه اینکه از هر راهی برای یکشبه پولدارشدن و... بهدنبال نتیجه ظاهری باشد.
3-بسیاری از افرادی که موفقیت شغلی دارند از یک ویژگی مشترک برخوردارند؛ روابط اجتماعی مناسب. اگر بخواهید که فرزندتان چه از راه تحصیلات دانشگاهی یا تخصصهای مهارتی شغل موفقی داشته باشد، باید او را مجهز به روابط اجتماعی کنید. برای کمک به بلوغ اجتماعی فرزندتان از این راهها کمک بگیرید:
پایه روابط اجتماعی خوب، اعتماد به نفس است. برای تقویت اعتمادبهنفس کودکتان به او احترام بگذارید، با او صحبت کنید و از او نظر بپرسید و او را از قبل در جریان بگذارید که ممکن است نتوانید از همه پیشنهادهای او استفاده کنید اما حتما از نکات خوب آن کمک میگیرید. جلوی جمع او را تحقیر نکنید، مشوق او در کارهای خوبش باشید و... .
* هرچه میزان تعامل خانواده با اجتماع، فامیل و... بهتر باشد فرصت بیشتری برای تجربهآموزی و ارتباط با جامعه به فرزندش میدهد. صله رحم را بهعنوان توصیهای دینی که فواید اجتماعی و اخلاقی آن به موفقیت کاری آینده فرزندتان هم کمک میکند فراموش نکنید.
* بازیهای کودکان بهترین فرصت برای رشد مهارتهای اجتماعی آنهاست. اگر به جای برنامهریزی برای بازی شاد و آموزنده، خود را با خرید یک تبلت و بازیهای دیجیتال آسوده کنید، کودکتان به جای تعامل با همسالانش، خود را در گوشهای از خانه و مشغول به بازیهای کامپیوتری و... میکند و اینگونه فرصت یادگیری تعامل خوب را از دست میدهد.
همبازی داشتن، یکی از فرصتهای مهارتآموزی بچههاست. با آموزش راههای دوستیابی و همچنین فرصت داشتن خواهر و برادر، به اینکه آنها باتجربه شوند کمک کنید. نگران دعواهای گاه گاه بچهها نباشید. همین قهر و آشتیها، در مدلی کوچک به بچهها شیوهها و مشکلات ارتباطات اجتماعی را میآموزد.
4- داشتن شغل گاهی راهی برای کسب درآمد است و گاهی برآورده کردن احساس حضور اجتماعی و مفید واقعشدن. برای آنکه بدانید چه شغلی مناسب فرزند شماست، علاوه بر تواناییها و علائق او، مهم است که او دختر است یا پسر. اگر به اشتباه یکی از معنیهای کار، حضور در خارج از خانواده تعبیر شود برای دختران آسیبهایی به همراه دارد. پس حواستان باشد که کار را به چه معنی برای بچههای خودتان تعریف میکنید؟
امروزه مشاغل خانگی فرصت خوبی است تا علاوه بر درآمدزایی و ایجاد حس مفید بودن، زنان بتوانند با آرامش به نقشهای خاص خود چون همسرداری، فرزندپروریو... رسیدگی کنند. مشاغل خانگی وسعت زیادی دارد. انجام و فروش کارهای هنری، امور مرتبط با کامپیوتر همچون برنامهنویسی، تایپ و نویسندگی و... از این جملهاند. در حال حاضر تعداد زیادی از زنان شاغل که موظف به حضور در محل کار خود در ساعت و روزهای مشخص هستند، از تداخل نقشهای خانوادگی، کارهای شخصی و مورد علاقهشان و وظایف کارمندی خود به ستوه آمدهاند و این مشغلهها موجب خستگیهای روحی آنها شده است. از اینرو بهتر است اگر کارمند هستید در کنار بیان مشکلات خود برای دخترتان، او را با انواع متنوع مشاغل خانگی که مزایای ویژهای نسبت به کارهای بیرون از خانه نیز دارند، مطلع کنید و آنها را با مهارت رشد دهید.
5- قدیمها رسم بود زمانی که بچهها در آغاز نوجوانی قرار میگرفتند، در اوقات فراغت آنها فرصت عملی برای کار کردن مهیا میشد. این روش اگرچه خوبیهایی را به همراه داشت اما گاه در آن افراط میشد و توجه به شادی و علائق نوجوان در آن نادیده میماند. امروزه اما برخلاف آن رویه، افراطها به شکلی دیگر درآمده و والدین دغدغه این را دارند که مبادا فرزندشان قدری سخت بگذراند. افراطهای ما کار را به آنجا رسانده که بهخاطر توجه افراطی والدین به درس خواندن یا بازی کردن بچهها، حتی کارهای بچهها را بهخودشان نمیسپارند.
کودکی که در این شرایط رشد کند قطعا نمیتواند مسئولیتپذیری قابلقبولی داشته باشد و همین نقص شخصیتی ممکن است موجب شکست خوردن او در آینده شغلی و اجتماعیاش باشد. علاوه بر این، برای آنکه فرزندی بتواند در آینده صاحب حرفه و شغلی شود باید بتواند در برابر سختیها مقاوم باشد و از قبل برای آن تمرین کرده باشد. اگر میخواهید تحمل سختیهای فرزندتان را بالا ببرید از این راها کمک بگیرید:
* اگر فرزندان آنچه که میخواهند را بدون تاخیر یا زحمت بهدست آورند، در آینده نیز توان تحمل ناکامیها را نخواهند داشت. پس همیشه تهیه آنچه فرزندان میخواهند به معنی خوب پدر و مادری کردن نیست؛ خواستههای فرزندتان را به 3دسته تقسیم کنید؛ بخشی را زود و بخشی را با تاخیر تهیه کنید و بخشی را هیچ وقت به انجام نرسانید. اگر پدر و مادری محبتشان را به فرزند نشان داده باشند و منطقی با فرزندشان صحبت کنند، میتوانند فرزندی مقاوم تربیت کنند که تحمل نرسیدنها و نداشتنها را داشته باشد و یاد بگیرد که برای رسیدن به هدفش تلاش کند.
به گزارش تیزلند، به نقل از خبرگزاری فارس _ محمد تاجیک: در گرمای یکی از روزهای مردادماه، همراه جمعی از معاونان، سرگروههای آموزشی و معلمان مولف استان قزوین در بازدیدی چند ساعته از شرکت اُفست، در جریان تولید کتب درسی قرار گرفتیم.
شرکت افست، یکی از دو شرکت در خصوص تولید و انتشار کتابهای درسی دانشآموزان و یکی از بزرگترین چاپخانههای کتاب در خاورمیانه است که قدمتی بیش از 60 سال دارد.
این شرکت، نخستین واحد انتشار کتب درسی در کشور است که در زمینی به مساحت 4 هکتار در ابتدای جاده آبعلی در شرق تهران احداث شده است و با فعالیت حدود 400 کارگر تلاشگر، هر ساله، کتابهای پایه اول تا ششم ابتدایی را منتشر میکند.
عباس صالحی، مدیر تولید شرکت افست، اولین فرد از مدیران این شرکت است که در بدو ورود، پذیرایمان شده و ما را در این بازدید به عنوان راهنما یاری میکند.
وی که سابقه 27 سال فعالیت در حوزه تولید و انتشار کتابهای درسی را دارد، ابتدا ما را به واحد لیتوگرافی میبرد. این قسمت، اولین واحد تولید کتابهای درسی است.
در این قسمت که ساکتترین واحد شرکت است، بنا بر توضیحات این مدیر تولید، محتواهای کتب درسی از طریق لوحهای فشرده و سیدی از سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی که وظیفه تولید محتواهای آموزشی و تالیف کتب درسی را برعهده دارند، ارسال میشود.
در قسمت لیتوگرافی، فایل مطالب با رایانه صفحه بندی شده و روی ورقههای آلومینیومی روی ماشین چاپ بسته میشود و از طریق لیزر، روی این صفحات که «زینک» نام دارد، خوانده میشود.
ماشینخانه، دومین قسمتی است که کتابها وارد آن میشوند؛ در این قسمت، یونیتهای مختلفی از رنگ قرار دارد و زینکها پس از قرار گرفتن در رنگ، به شکل یک فرم در آمده و به قسمت تولید میرود.
در این مرحله، کتابها به صورت فرم در میآید و هر کتاب درسی، از چند فُرم تشکیل شده است. معمولاً هر کتاب بین 8 تا 10 فرم دارد و روزانه، بین 350 تا 400 هزار فرم در این قسمت تولید میشود.
در این قسمت که سر و صدای آن بسیار آزار دهنده است، به واقع کار اصلی شکلگیری کتاب انجام میشود و پس از این مرحله، فرمهای تولید شده به واحد صحافی میروند.
به سالن صحافی میرویم. اینجا آخرین واحد تولید کتاب درسی است؛ جایی که تعداد بیشتری کارگر مشغول به کار هستند؛ از جوانان کمتر تجربه تر تا افرادی که سالها در این قسمت عرق ریخته و نقش آفرینی کردهاند.
در این قسمت، دستگاههایی وجود دارد که بهصورت 24 ساعته مشغول بکار هستند و چند دستگاهی نیز وجود دارد که از دورِ تولید خارج شدهاند.
در آنجا فرمهای تولید شده پس از قرار گرفتن در کنار یکدیگر چسب خورده و قسمتهای اضافی برش داده میشود و در نهایت، جلد کتاب روی کتابها نصب شده و آماده استفاده توسط دانشآموزان میشود.
صالحی مدیر تولید شرکت افست با بیان اینکه این شرکت یکی از بزرگترین چاپخانههای خاورمیانه است، خاطرنشان میکند: کاغذ مورد نیاز این شرکت از کشورهای ژاپن و فنلاند تهیه میشود.
وی در خصوص دلایل عدم استفاده از کاغذ تولید داخل، میافزاید: مدت 7 سال کاغذ مورد نیاز این شرکت از شرکت چوپ و کاغذ شمال تهیه میشد، اما به دلیل پایین بودن کیفیت مجبور شدیم کاغذ مورد نیاز خود را از خارج از کشور تهیه کنیم.
این مدیر تولید با بیان اینکه در شرکت افست فقط کتابهای دوره ابتدایی تولید و انتشار پیدا میکند، بیان میدارد: متوسط میزان تحصیلات نیروهای این شرکت در مقطع کاردانی است و در حال حاضر نیز کلاس 70 نفرهای در دوره کارشناسی رشته چاپ از سوی دانشگاه آزاد اسلامی در این شرکت برپا شده است و دانشجویان رشته کاردانی برای کسب مدرک کارشناسی تحصیل میکنند.
صالحی با اشاره به تولید کتابهای درسی در کشورهای مختلف دنیا، متذکر میشود: برای نمونه کتابهای درسی در آلمان هر سه سال یکبار تولید میشود و دانشآموزان کتابهای درسی خود را هر سال تهیه نمیکنند، اما در کشور ما به دلیل نوع فرهنگ دانشآموزان در بهره برداری از کتابها و کیفیت کتابهای درسی هر سال کتابها تولید و توزیع میشود.
وی با اشاره به تولید 54 میلیون جلد کتاب درسی دوره ابتدایی و 39 میلیون جلد مجله رشد مربوط به این دوره در شرکت افست، عنوان میکند: این کتابها در مدت 11 ماه یعنی از مرداد تا پایان شهریور هر سال انتشار پیدا میکند.
در ادامه این دیدار، به سراغ دو نفر از کارگران شرکت افست که سخت مشغول آمادهسازی کتابهای درسی هستند میروم.
از آنها میخواهم از شرایط و مشکلات کار خود برایم بگویند که با چهرهای از سر نارضایتی ، یادآور میشوند: شرایط فعالیت روزانه کارگران به دلیل سروصدای زیاد دستگاهها بسیار سخت است؛ چرا که به جهت اینکه باید همواره از صحت کار دستگاهها باخبر باشیم، نمیتوانیم برای محافظت از سروصدا از گوشی استفاده کنیم؛ در نتیجه در قسمت شنوایی دچار مشکل میشویم؛ ضمن اینکه به دلیل ایستادن متوالی روی پاهای خود، اکثر کارگران به بیماریهای مفصلی و کمردرد مبتلا میشوند.
*17 سال سابقه کار با پایه حقوق یک میلیون و چهارصد هزار تومانی
یکی از کارگران با بیان اینکه 17 سال سابقه کار در این مجموعه انتشاراتی را دارد، میافزاید: شغل ما جزو مشاغل سخت است و بنده سه سال دیگر بازنشسته میشوم، اما با 17 سال فعالیت مستمر، پایه حقوقم تنها یک میلیون و 400 هزار تومان است.
در کنار نقالههای عبور کتاب قرار میگیرم و میبینم که چگونه کتابهای درسی با نظمی خاص دسته بندی شده و روانه انبار میشوند.
نقشهای ماندگار و نوستالژیکی که تصاویر آن تا پایان عمر در ذهن و یاد دانشآموزان نقش بسته و می ماند و خاطرات تلخ و شیرین مسیر یادگیری آنها، همواره نُقل محفل هر دانشآموز امروز و مردان و زنان متخصص در رشتههای مختلف فردای این مرز و بوم میشود.
صالحی مدیر تولید شرکت افست در ایستگاه پایانی چرخه انتشار کتب درسی، در پاسخ به این پرسشم که «چرا هنوز هم بعضی از کتابهای درسی از کیفیت مناسبی برخوردار نیست و دانشآموزان مجبور هستند کتابهای خود را منگنه کنند»، میگوید: این موضوع در حال حاضر بسیار کمتر شده است، اما بیشتر به کیفیت نوع چسب به کار گرفته شده مربوط میشود.
او در توضیح کیفیت چسبهای بکهار گرفته شده، میافزاید: نوعی چسب در کشور آلمان و در شرکت «هنکل» تولید میشود که بسیار گران است؛ ضمن اینکه ما تجهیزات مورد نیاز در این خصوص را نداریم و در صورتی که بخواهیم از این نوع چسب استفاده کنیم، باید بسیاری از دستگاهها را تعویض شود.
حالا به نقطه پایانی این بازدید میرسیم و دنیای انتشار کتابهای درسی را با همه فراز و فرودهایش ترک میکنیم. در این اندیشه فرو می روم که آموزش نسل آینده ساز کشورمان چقدر هزینههای مادی و معنوی را به دنبال دارد و این محتواهای علم و دانش برای انتقال به اذهان کنجکاو دانشآموزان چه مسیر پر پیچ و خمی را طی می کنند؛ از تحقیق و پژوهشهای متوالی و مستمر اساتید و عالمان رشتههای مختلف که سعی در تهیه محتواهای متناسب علمی برای ردههای مختلف دانشآموزان را دارند تا جماعت زحمت کش کارگر که باید به روح و جان این مطالب، جسمی توانمد و استوار ببخشند تا نقش هدایتگری و علم آموزی کودکان این مرزو بوم را به خوبی ایفا کنند.
موضوع اصلی این کتاب داستان های فارسی است. از سیامک گلشیری، کتابهای نان آن سال ها(مروارید)، آخرین رویای فروغ(نشر چشمه)، آرش و تهمینه(افق)، مهمانی تلخ(مروارید)، نیز در بازار کتاب موجود میباشد.
پیشنهاد می کنیم ویدیوی معرفی کتاب رو از دست ندید:
توی اوج بی حوصلگی هم میشه چرخ زد، بله چرخ زد نه توی خیابان و توی گرما و زیر آفتاب داغ تابستان، می توان توی فروشگاه اینترنتی کتابم کو چرخ زد. میان کتاب های خوب گشت که حوصله را جا می آورد و خستگی درس را در می کند. یک عالم کتاب در سایت کتابم کو منتظر شماست. کتاب های خوب و برگزیده ای که ارزش خواندن دارند.
پس چرخ بزن !!تا دیر نشده چرخ بزن!!
همهی ما کمابیش دربارهی راههای تقویت مغز و حافظه چیزهایی میدانیم. از حل کردن جدول گرفته تا خوردن عدس و کندر و باقی روشهای خوراکی یا غیرخوراکی سنتی و مدرن که میتوانند بسیار موثر هم باشند. ممکن است شما جزو افرادی باشید که هیچوقت از حل کردن جدول سودوکو غافل نمیشوید و حل این نوع جدول که مهارت خاصی هم میخواهد جزو کارهای پیشپا افتادهتان باشد یا در بازیهای گروهی که با کلمات سروکار دارد و لازمهی انجام آنها داشتن بهرهی هوشی بالایی است، مهارت ویژهای داشته باشید؛ پس آی کیوی بالایی دارید! اما احتمالا خبر ندارید برخی عادات در زندگی روزانهی ما وجود دارند که میتوانند عصبهای باارزش مغز را تخریب و تمام تلاشهایمان را برای حفظ بهرهی هوشی مناسب نقش بر آب کنند.
1. غرق شدن در استرس
درست است! متاسفانه امروزه استرس تقریبا جزءِ جداییناپذیر زندگی روزمرهی ماست. درحالیکه از اثرات زیانبار استرس آگاهیم، تقریبا همیشه گرفتارش میشویم. انواع و اقسام مشکلات مالی، نگرانیهای شغلی و کاری، حفظ ظاهر زندگی اجتماعی و خانوادگی حتی اگر در بدترین شرایط ممکن باشد، همگی عوامل استرسزایی هستند که باعث تولید هورمونهای استرس میشوند و بدن را دچار انواع و اقسام بیماریها و مشکلاتی میکنند که مغز نیز از این آسیبها در امان نیست. برندان کلی (Brendan Kelley) متخصص مغز و اعصاب مرکز پزشکی دانشگاه ایالتی اوهایو معتقد است: «افزایش استرس نهتنها عملکرد مغز را تضعیف میکند، بلکه احتمال خطر ابتلا به بیماری آلزایمر را نیز افزایش میدهد». زیرا در پس ارتباط بیماری آلزایمر و عملکرد مغز، ردپای تغییرات هورمونی مرتبط با استرس وجود دارد.
2. اضافه وزن و چاقی
اگر شما هم جزو افرادی هستید که برای تناسب اندام به انگیزهی قوی نیاز دارید، باید بگویم تحقیقات نشان میدهد که چاقی در میانسالی عملکرد شناختی مغز را کاهش میدهد و در نتیجه خطر ابتلا به زوال عقل افزایش مییابد. پس همانطور که میبینید انگیزهی کافی برای رژیم گرفتن وجود دارد! مطالعهای که در مجلهی اپیدمیولوژی در همین زمینه به چاپ رسید گویای این واقعیت است که چاقی و کمتوانی فکری افراد در نوجوانی و بزرگسالی با هم مرتبط هستند. هرچند چاقی به هزارویک دلیل، یکی از پیچیدهترین معضلات پزشکی عصر امروز بهشمار میرود اما نمیتوان مشکلات و بیماریهای مرتبط با چاقی یا موثر در بروز آن ازجمله آسیبهای مغزی را انکار کرد یا نسبت به آنها بیتوجه بود.
3. خوردن شیرینی زیاد
بسیاری از ما تصور میکنیم خوردن شکر فقط سایز کمرمان را افزایش میدهد و البته خیلیها به قیمت لذت بردن از شیرینیجات با این مسئله کنار آمدهاند! اما اگر بدانیم شکر سلولهای مغز را تخریب میکند باز هم میتوانیم بهآسانی از کنار این واقعیت بگذریم؟! آلن توفیق (Allen Towfigh) متخصص مغز و اعصاب و طب خواب وابسته به کلیسای پروتستان نیویورک دربارهی رابطهی مصرف شکر و آسیب سلولهای مغز میگوید: «افراد دیابتی بیشتر در معرض خطر ابتلا به زوال عقل قرار دارند.» براساس مطالعهای که در دانشگاه کالیفرنیا روی چند حیوان آزمایشگاهی صورت گرفت، رژیم غذایی حاوی قند زیاد عملکرد سلولهای مغز را تحت تاثیر قرار میدهد و توانایی شناختی مغز را پایین میآورد.
4. انجام چند کار همزمان
هرچند ممکن است استاد انجام همزمان چند کار باشید و به خودتان هم بابت داشتن این مهارت افتخار کنید اما حتما نمیدانید نوشتن ایمیل، همزمان حرف زدن با تلفن یا بحث کردن با یک همکار و در همان حال خوردن وعدهی ناهارتان نهتنها به مهارتهایتان نمیافزاید بلکه قادر است عملکرد پردازش مغزتان را هم مختل کند. قسمت جلویی مغز که در ناحیهی پیشانی قرار دارد مرکز اصلی کنترلکنندهی دقت مغز است که قدرت محدودی برای پردازش دارد. درصورتیکه سعی کنید بیش از ظرفیت و توانایی مغز بهطور همزمان برای پرداختن به موضوعات متعدد از آن بهره ببرید، درست مثل زمانی که پنجرههای متعددی را در ویندوز کامپیوتر باز میکنید و سیستم پردازش کامپیوتر اصطلاحا هنگ میکند، مغز شما هم متوقف خواهد شد. پس چنانچه تا به حال اینگونه از مغزتان استفاده میکردید چون میخواستید در زمان صرفهجویی کنید یا فکر میکردید این کارتان نشاندهندهی مهارت و توانایی ویژهی شماست هرچه زودتر آن را متوقف کنید تا خدایی نکرده به مغزتان آسیب نرسد.
5. قرار گرفتن در معرض دود سیگار
حتی اگر سیگاری نیستید اما اطرافتان پر از جماعت سیگاری است بهتر است هرچه زودتر فکری برای این موضوع بکنید! قرار گرفتن در معرض دود سیگار، مغز را در معرض آسیب مواد سمی قرار میدهد. آلن توفیق در اینباره میگوید: «قرار گرفتن در معرض دود سیگار برای مدت زمان طولانی مقدار مونواکسیدکربن را در بدن افزایش میدهد؛ مونواکسیدکربن جایگزین مادهی حیاتیِ اکسیژن میشود که برای ادامهی حیات بدن و مغز انسان بسیار ضروری است». هنگامی که رگهای خونی و سلولهای عصبی دچار آسیب شوند، توانایی سلولهای مغز برای برقرای ارتباط موثر مختل میشود و مغز نمیتواند از اطلاعات خود بهدرستی حفاظت کند.
6. سفرهای هوایی مداوم
با توجه به مطالعهای که در دانشگاه کالیفرنیا در رابطه با عملکرد مغز انجام شده است سفر به مناطق مختلف ریتم طبیعی بدن را مختل میکند. از طرفی هنگامی که بهطور مداوم در سفر بهخصوص سفرهای هوایی باشید، حافظه و فرایند یادگیریتان تا یک ماه بعد از بازگشت از سفر دچار اختلال خواهد شد. دکتر الیزابت لومبارد (Elizabeth Lombardo) روانشناس و نویسندهی کتاب «7 استراتژی مقابله با منتقد درونیتان و خلق یک زندگی عاشقانه» معتقد است: «سفرهای متعدد هوایی علاوه بر مشکلات خواب و تغذیه و برهم زدن تنظیم هورمونهای بدن (که همگی حافظه و فرایند یادگیری را تحت تاثیر قرار میدهند) بهعنوان یک عامل مهم تولید استرس میتواند به بدن و مغز انسان آسیبهای جبرانناپذیری وارد کند».
گوشها برای ما وظیفه دریافت صوت را بر عهدهدارند. زمانی که موج منتشرشده توسط ارتعاش هوا به گوش ما میرسد. به خوبی توسط آن دریافت شده و به گوش میانی و بعد از آن به گوش داخلی منتقل خواهد شد. درنهایت این موج ارتعاشی به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میشود و به مغز منتقل میگردد.
چگونه صداها را می شنویم؟
ارتعاشات صدا یا امواج صوتی از درون هوا می گذرند. هنگامی که امواج صوتی به پرده صماخ برخورد می کنند، آن را به ارتعاش درمی آورند و باعث زنجیره ای از واکنش ها می شوند. پرده صماخ ارتعاشات را به سه استخوان کوچک درون گوش میانی به نام های استخوان چکشی، استخوان سندانی و استخوان رکابی، منتقل می کند و از طریق آنها به مجرای مارپیچی در گوش داخلی می رسد که بخش حلزونی نامیده می شود.
از آن جهت که درون حلزون گوش هزاران پایانه عصبی مویی شکل به نام مژک (سیلیا) وجود دارد با ارتعاش بخش حلزونی، این مژک ها به حرکت در می آیند. آنها این حرکت ها را به صورت پیام عصبی درآورده و از طریق عصب شنوایی به مغز می فرستند. هر اندام شنوایی دارای پانزده تا بیست هزار گیرنده عصب شنوایی است. هر کدام از این گیرنده ها با یک سلول مویی ویژه ارتباط دارند. حرکت مژک های سلول های مویی، در نتیجه انتقال ارتعاشات صدا، کانال های یونی در این سلو ل ها را باز می کند. با باز شدن کانال های یونی پیام عصبی ایجاد شده و به قشر شنوایی در مغز فرستاده می شود. مغز این پیام ها را دریافت کرده و به صورت صدا تفسیر می کند و عمل شنیدن انجام می شود.