امروزه هم کتابها زیاد شدهاند و هم کتابخوانها، اما بیشتر مردم نه کتابهای خوب را میشناسند و نه به آنچه میخوانند، میاندیشند. عدمدقت منجر به عدمدرک و عدمدرک باعث فراموشی سریع مطالب خواهد شد. مطالعه فنی است که باید آن را آموخت. برای خواندن یک کتاب، برخورداری از مهارت خواندن کافی نیست، بهویژه اگر مجبور به خواندن یک کتاب آموزشی یا درسی باشید و درک مفاهیم برای شما ضروری باشد. در این مقاله شما خواهید دید که باید چگونه کتاب بخوانیم.
بخش اول: مراحل مقدماتی
1. انتخاب کتاب
اگر میخواهید برای دل خودتان کتاب بخوانید، برای خرید کتاب احتمالا به دو گزینه فکر میکنید: کتابهای داستانی یا غیرداستانی. از میانِ میلیونها کتاب داستانی و غیرداستانی موجود، یافتنِ کتاب دلخواه و مناسب خودتان، کار سختی است. برای شروع انتخاب کتاب، بهتر است به دو دسته از موضوعات بیندیشید: موضوعاتی که به آنها علاقه دارید و موضوعاتی که علاقهای به آنها ندارید. سعی کنید از تنوع گستردهی موضوعات کتاب غافل نشوید. برخی از انواع موضوعات ادبیات داستانی عبارتند از: داستانهای علمی-تخیلی به سبک پادآرمانشهر (عطش مبارزه نوشتهی سوزان کالینز)، داستانهای واقعگرایانه (بیگانگان نوشتهی اس.ای.هینتون)، داستانهای فانتزی (سرزمین قصهها نوشتهی کریس کولفر) و داستانهای تاریخی (بربادرفته نوشتهی مارگارت میچل).
با ملاک قراردادن سلیقهی شخصیتان، راحتتر میتوانید کتاب مورد علاقهتان را پیدا کنید. خرید کتاب به صلاحدید دیگران، لزوما لذتبخش بودن آن را برای شما تضمین نمیکند. بعضی از افراد از خواندن رمانهای فانتزی لذت میبرند و برخی دیگر از این نوع رمانها متنفرند. به این بیندیشید که دوست دارید هنگام خواندن یک کتاب، چه چیزهایی را تجربه کنید؟ آیا در جستوجوی یک داستان ماجراجویانهی پرشور هستید یا کشفِ اندیشمندانهی ایدهها؟ دوست دارید حجم کتابی که میخوانید، چقدر باشد؟ دوست دارید داستانی که میخوانید چقدر چالشبرانگیز باشد؟ عقاید خاصی وجود دارند که دوست دارید نویسنده از آنها دوری یا استقبال کرده باشد؟ اگر پاسخ این پرسشها را بدانید، حوزهی انتخابتان محدود میشود و کتاب مناسب خودتان را راحتتر پیدا میکنید.
محدود کردنِ حوزهی انتخابِ کتابهای غیرداستانی نسبت به کتابهای داستانی، آسانتر است. بیشترِ کتابهای غیرداستانیِ معروف، روایتگر تاریخ یا زندگینامهی افراد مشهور هستند. پس برای خرید اینگونه کتابها باید از خودتان بپرسید: دوست دارم با سرگذشت کدام شخصیت مشهور بیشتر آشنا بشوم؟ دوست دارم از کدام کشور، رویداد بزرگ، جنگ یا واقعهی تاریخی بیشتر بدانم؟ آیا به کسب اطلاعات بیشتر دربارهی اقیانوسها، دایناسورها، دزدان دریایی یا شعبدهبازی علاقه دارم؟ تقریبا دربارهی هر موضوعی که فکرش را بکنید، کتاب غیرداستانی وجود دارد.
یافتن یک کتاب غیرداستانی دربارهی موضوعی که به آن علاقه دارید، پایان کار نیست. شما باید سبک نگارش نویسنده را اجمالا ارزیابی کنید تا حدس بزنید از آن لذت خواهید برد یا نه. ازآنجاکه ما با همهی سبکهای نگارشی راحت نیستیم، بهتر است قبل از خرید کتاب، دو صفحهی نخست آن را بخوانیم. اگر سبک نگارش نویسنده برای شما دشوار و کسلکننده است، بهتر است از خرید آن منصرف شوید.
تهیه کتاب از کتابخانه
به کتابخانهها مراجعه کنید و از کتابدارها کمک بگیرید. کتابخانه مکان آرام و مناسبی برای جستوجوی کتابهای گوناگون است، گذشتهازاین، فقط با پرداخت هزینهی عضویت میتوانید کتابهای موردعلاقهتان را بخوانید.
کتابها را از روی جلدشان قضاوت نکنید. شاید عنوان و تصاویر روی جلد، کسلکننده یا مغایر با سلیقهی شما بهنظر برسند، اما داستان میتواند لذتبخش و جذاب باشد، طوریکه نتوان از روی جلد کتاب تصورش را کرد. البته این نکته شامل همهی کتابها نمیشود، پس بهتر است کتاب را عاقلانه انتخاب کنید! ضخامت کتاب را هم در نظر بگیرید. اگر میخواهید خواندن کتاب را سریع تمام کنید، کلِ کتابهای بزرگ و قطور را از فهرست انتخابتان حذف کنید. در آخر، اگر میخواهید برای فرد دیگری کتاب بخرید، سن و علایق آن فرد را هنگام انتخاب کتاب درنظر بگیرید.
از اطرافیان کمک بگیرید. دوستان خوب و خویشاوندان نزدیک با شناختی که از شما دارند، میتوانند کتابهایی را به شما معرفی کنند که احتمال میدهند شما هم از خواندنشان لذت خواهید برد.
یافتن کتاب به کمک اینترنت
در اینترنت جستوجو کنید. وارد گروهها و صفحاتی بشوید که در آنها کتابدوستان به معرفی و نقد کتاب میپردازند. در این گروهها، افراد بهترین کتابهایی را که خواندهاند به هم معرفی میکنند. شما میتوانید دیدگاههای دیگران را دربارهی کتابهای معرفیشده، ملاک انتخاب خود برای خرید کتاب قرار بدهید. درکل، از این فضا برای آشنایی سریع با محبوبترین و پرفروشترین کتابها استفاده کنید.
عضویت در باشگاههای کتاب راه دیگری برای خرید کتاب و دریافت آن از طریق پست است.
شرکت در نشستهای بحث و گفتوگو درباهی یک کتاب خاص با حضور نویسنده در کتابفروشیها یا شهرکتابها از راههای دیگر آشنایی بیشتر با کتابهاست.
فراموش نکنید در دل هر داستانی، درس پندآموزی نهفته است، پس شانس تجربهاندوزی خود را بهواسطهی کسلشدن از توضیحات مختصر نویسنده در چند صفحهی نخست کتاب از دست ندهید.
2. دسترسی به کتاب
شما میتوانید برای دسترسی به کتابی که انتخاب کردهاید به یکی از روشهای زیر عمل کنید:
مراجعه به کتابخانهها یا کتابفروشیها، قرض گرفتن کتاب از دوستان و آشنایان و خرید نسخههای الکترونیکی کتابها.
مراجعه به کتابخانهها
جنبهی مثبت: بدون خریدن کتاب از مطالب آن بهره میبرید.
جنبهی منفی: درصورتیکه کتاب موردنظر شما از سوی عضو دیگری از کتابخانه به امانت گرفته شده باشد، برای دریافت آن باید منتظر بمانید.
مراجعه به کتابفروشیها
جنبههای مثبت:
میتوانید به انواع کتابهای موجود در بازار بهراحتی دسترسی پیدا کنید؛
با پرداختن پول صاحب کتاب شوید؛
میتوانید در کتاب شخصی خودتان علامتگذاری کنید یا یادداشت بنویسید؛
در صورت تمایل، میتوانید چند سال بعد آن کتاب را دوباره بخوانید.
جنبههای منفی:
باید هزینهای پرداخت کنید؛
باید در کتابخانهی شخصیتان، فضایی را به آن اختصاص بدهید (امروزه داشتن کتابخانه باوجود فضای محدود آپارتمانها برای همه میسر نیست).
قرض گرفتن کتاب از دوستان یا آشنایان
سعی کنید امانتدار خوبی باشید و ترجیحا زمان مشخصی را برای پس دادن کتاب مشخص کنید، درغیراینصورت، ممکن است به خیالِ قرض گرفتن از یک آشنا، آن کتاب یک سال در گوشهی کتابخانهی شما خاک بخورد.
مقاله مرتبط: 10 کتاب نوشته شده توسط میلیاردرهای جهان که باید بخوانید
خرید نسخههای الکترونیکی
با ظهور کتابخوانهای الکترونیکیِ قابلحمل و گوشیهای هوشمند در سالهای اخیر، استفاده از نسخههای الکترونیکی کتابها یا همان ایبوکها (E-book) بسیار متداول شده است.
جنبههای مثبت:
هزینهی خرید ایبوکها معمولا کمتر از نسخههای چاپشده است. بنابراین، اگر کتابخوان الکترونیک دارید، به گزینهی خرید ایبوک فکر کنید؛
ایبوکها همیشه و همهجا در گوشی موبایل، تبلت یا آیپد در دسترس شما هستند.
همانند کتابهای چاپشدهی کاغذی، با پرداخت هزینهی خرید ایبوک، برای همیشه صاحب آن میشوید.
جنبههای منفی:
تنها جنبهی منفی ایبوک این است که چون آن را روی گوشی هوشمند یا کتابخوان خود نصب میکنید، درصورت عدمنیاز نمیتوانید آن را به کسی بدهید.
برخی از مزایای کتابخوان الکترونیکی (Ebook Reader):
باتری کتابخوانهای الکترونیکی بهطور متوسط هر 30 تا 60 روز یکبار به شارژ نیاز دارد.
میتوان مانند یک کتاب واقعی، متن را علامتگذاری کرد یا حتی با استفاده از قلم مخصوص در آن یادداشت نوشت.
صفحهی نمایش کتابخوانهای الکترونیکی از خود نور ساطع نمیکند.
3-خواندن کتاب
یک جای راحت برای نشستن پیدا کنید که از نور کافی برخوردار باشد. کتاب را باز کنید. خواندن صفحات آغازین کتاب (پیش از شروع فصل نخست) به انتخاب خودتان بستگی دارد. صفحات آغازین کتاب شامل چهار بخش سپاسگزاری، پیشگفتار، مقدمه و معرفی میشوند.
سپاسگزاری: این بخش کوتاه به فهرستی از افراد اشاره میکند که در فرایند نوشتن کتاب، بهطریقی یاریرسانِ نویسنده بودهاند. درصورت تمایل میتوانید این بخش را بخوانید. انتهای کتاب نیز ممکن است به بخش سپاسگزاری اختصاص داده شود.
پیشگفتار: این بخش به قلمِ فردی غیراز نویسندهی کتاب نوشته میشود و معمولا پس از اینکه کتاب، روشنگر راه علم یا برندهی یک جایزهی ادبی شده باشد، در نسخههای بعدیِ آن شاهد بخش پیشگفتار خواهیم بود. پیشگفتار به تعریف تجربهی ارزندهای که خواننده کسب خواهد کرد و دلایل ارزشمندی آن میپردازد.
مقدمه: این بخش به قلمِ خود نویسنده نوشته میشود و معمولا (اما نه همیشه) کوتاهتر از بخش پیشگفتار است. مقدمه اساسا مقالهی مختصری دربارهی نحوهی نگارش و شرح انگیرهی شکلگیری کتاب است. اگر به زندگی شخصی نویسنده یا فرایند خلاقانهی شکلگیری یک کتاب علاقه دارید، با خواندن بخش مقدمه میتوانید به اطلاعات باارزشی دست یابید.
معرفی: نویسندهی کتاب در این بخش مستقیما با خواننده صحبت میکند و به معرفی کتاب، مرور محتوای آن و ایجاد انگیزه در خواننده میپردازد. بخش معرفی معمولا برای کتابهای غیرداستانی نوشته میشود. اگر تمایل ندارید پیش از شروع داستان، کوچکترین بخشی از داستان لو برود، بهتر است بخش معرفی را پس از اتمام کتاب بخوانید.
صفحات پایانی کتاب معمولا به مقالهها یا سرمقالههایی که دربارهی همان کتاب نوشته شدهاند، اختصاص دارد و فقط در کتابهای بسیار معروف نظیر خوشههای خشم اثر جان اشتاینبک دیده میشود. خواندن این بخش از کتاب نیز مانند بخشهای نخستین کتاب اختیاری است.
اگر با تمام وجود از خواندن یک کتاب لذت بردهاید، با خواندن مطالب پایانی کتاب، شانس مرور بخشهای مهم را پیدا میکنید یا اگر از اهمیت کتاب خبر نداشته باشید، با خواندن این قسمتها با اهمیت تاریخی، اجتماعی و فرهنگی کتابی که خواندهاید، بیشتر آشنا میشوید.
4. استراحت
وقتی غرق خواندن یک کتاب جذاب میشوید، گذشت زمان را احساس نمیکنید. سعی کنید در یک حالت نشسته، زمان زیادی را صرف خواندن نکنید. شما میتوانید به کمک تایمرِ گوشی یا ساعت، زمان استراحت یا رسیدگی به کارهای دیگرتان را از دست ندهید. هنگام بستن کتاب، گذاشتن نشانهی کتاب بین صفحات را فراموش نکنید.
بخش دوم: خواندن مجموعهی اشعار و مقالات
1. به فهرست مطالب و فهرست راهنما نگاهی اجمالی بیندازید
بیشتر کتابهایی که حاوی بخشهای کوتاه و بسیار زیاد هستند، فهرست مرتب و روشنی از مطالب را برای سهولتِ کار خواننده در صفحات نخستین کتاب قرار میدهند. فهرست راهنما نیز در صفحات پایانی کتاب قرار دارد که شامل واژگان کلیدی و دیگر واژگان و اصطلاحات مهم با ذکر صفحات آنها میشود.
خواندن مجموعهی اشعار یا مقالات درصورتیکه شامل فهرست مطالب باشد، آسانتر است. بدون وجود فهرست مطالب باید کتاب را از آغاز بخوانید، درحالیکه با وجود چنین فهرستی میتوانید مطالب جالب را پیش از باقی مطالبِ کسلکننده یا نهچندان چشمگیر بخوانید.
2. مطالب را بر حسب سلیقه بخوانید
اگر مجموعه اشعاری مانند شاهنامهی فردوسی و منطقالطیر عطار را کنار بگذاریم باقی کتابهای شعر و مجموعه داستانهای کوتاه را میتوان به هر ترتیب دلخواه خواند.
این مزیتِ مجموعه نوشتههای کوتاه است که میتوانید برحسب سلیقهی شخصی خودتان از آنها استفاده کنید، مثل پروانه از این شاخه به آن شاخه بپرید و از هرکجای کتاب که دلتان خواست، شروع به خواندن کنید و مجبور نباشید از ابتدا تا انتهای کتاب را بخوانید و منتظر رسیدن به بخشهای جذاب آن باشید.
وقتی برحسب سلیقه خودتان به بخشهای جذابتر کتاب خوگرفتید، رفتهرفته نسبت به بخشهایی که قبلا ملالآور بهنظر میرسیدند، کنجکاو میشوید و به آنها هم علاقه نشان میدهید.
3. مطالب را با علاقه و اشتیاق بخوانید
با مطالبی که میخوانید زندگی کنید و با تاکید بر بخشهای جذاب کتاب، آن را به بخشی از زندگی خود تبدیل کنید. اگر بخواهید با خونسردی و بیتفاوتی به صورت خطی، از ابتدا تا انتهای کتاب را بخوانید، لذت زیادی از آن نخواهید برد.
یادداشتبرداری کنید و در یادداشتهای خود شمارهی صفحه یا اسامی نویسندگانی را که از آنها یاد میشود بنویسید تا در آینده بهراحتی به یک فهرست کامل از نکات مهم کتاب دسترسی داشته باشید.
برای خط کشیدن زیر مطالب مهم یا جالبتوجه از مداد استفاده کنید.
تکرار میکنیم: کتاب را بادقت مطالعه کنید و دربارهی آنچه میخوانید بیندیشید تا از دریچهی خواندنِ کتاب به آگاهی دست یابید.
مقاله مرتبط: چطور هر چیز را به سادگی یک ترانه به خاطر بسپاریم؟
بخش سوم: خواندن کتابهای آموزشی و درسی
1. یادداشتبرداری کنید
خواندن تفریحیِ کتابهای آموزشی، شدنی، اما غیرمتداول است. بیشتر افراد برای کسب اطلاعات موردنیاز، کتاب آموزشی میخوانند. کتابهای آموزشی و درسی منبع عالیِ اطلاعات متمرکز و طبقهبندیشده در موضوعات گوناگون هستند. برای اینکه بیشترین بهره را از این کتابها ببرید، بهتر است هنگام خواندن، یک دفترچهی یادداشت دَم دست داشته باشید.
تعیین الگویی برای خواندن: یک پاراگراف را بخوانید، سپس درنگ کنید و درصورت نیاز، آنچه را پاراگراف برای گفتن داشت، به زبان خودتان در دفترچهی یادداشت خلاصهنویسی کنید.
مرور خلاصهنویسیهای شخصی: در پایان هر بخش، یک نسخهی شخصی از تمام اطلاعات موردنیاز را در اختیار دارید که برای اطمینان از درک درست مطالب، میتوانید آن را مرور کنید.
2. فصلها را کامل بخوانید
در بیشتر موارد، خواندن کتابهای آموزشی از آغاز تا پایان ضرورتی ندارد، از طرفی، از این فصل به آن فصل پریدن هم مفید نیست. بهتر است هربار که نیاز به خواندنِ حتی بخشی از یک فصل را داشتید، آن فصل را کامل بخوانید.
مطالب را با هدف درک درست آنها بخوانید. اگر فصل موردنظرتان را یکبار کامل بخوانید، درک و یادآوری اطلاعات لازم برایتان آسانتر خواهد شد.
وقتی یک فصل را برای بار نخست، کامل بخوانید، دیگر نیازی به بازخوانی کل فصل ندارید و درصورت نیاز بعدا میتوانید گلچین مطالب را مرور کنید.
3. دست از تلاش برندارید
اگر یک کتاب آموزشی یا درسی میخوانید، احتمالا هدفتان قبول شدن در یک امتحان یا پشتسرگذاشتن یک دوره است. کتابهای آموزشی و درسی بهراحتی قابلدرک نیستند و نمیتوان آنها را بهسرعت خواند، بنابراین بهترین کار این است که زود دستبهکار شوید و سعی کنید هربار که کتاب را باز میکنید، پیشرفت اندکی در درک مطالب داشته باشید.
روزهای معینی از هفته را به خواندن کتابهای آموزشی اختصاص بدهید تا فرایند یادگیری برایتان آسان شود. اگر بخواهید قبل از امتحان، کتابهای درسی را باعجله بخوانید نهتنها به درک درستی از مطالب نمیرسید، بلکه دچار اضطراب نیز خواهید شد.
بسیاری از خانوادهها در فصل تابستان فرزندشان را روانه کلاسهای آموزشی میکنند که در طول سال تحصیل فرصت شرکت در آن را ندارند.
با این کار، هم بچهها مهارتهایی را یاد میگیرند که شاید در مدرسه کمتر بدانها پرداخته شود، هم خودمانیم، تعارف که نداریم، پدر و مادرها باز وقتی برای نفس کشیدن با خیال راحت پیدا میکنند! تازه از اینکه فرزندشان دائم بیشتر و بیشتر میآموزد لذت هم میبرند. اما انتخاب کلاس خیلی مهم است.
بعضیها فکر میکنند بالاخره کلاس کلاس است، شاید یکی به اندازه دیگری محتوا برای آموزش نداشته باشد، اما بالاخره از هیچی که بهتر است! نه، نه واقعا هر کلاسی از کلاس نرفتن بهتر نیست. برخی کلاسها به خصوص برای کودکان، اگر اصولی نباشند، اگر درست با بچهها رفتار نکنند، تازه میتواند آسیبزننده هم باشند. پس خوب به انتخاب کلاس دقت کنید و سرسری از آن نگذرید.
جایگاهی برای تمرین مهارتهای اجتماعی
امروزه کلاسهای گوناگونی برای کودکان در سنین مختلف، در مراکز متنوع، از مهدهای کودک و خانههای فرهنگ گرفته تا کلینیکهای روانشناسی و انواع مراکز با عنوانهای متفاوت، برگزار میشود. صرفنظر از این که در هرکدام از این کلاسها به بچهها چه چیزهایی آموزش داده میشود، کلاس یک ویژگی بسیار مهم دارد: امکان برقراری ارتباط با سایر کودکان و ارتقای مهارتهای اجتماعی.
مطالعات نشان میدهند که حتی کودکانی که تکفرزند هستند، با ورود به فضاهای اجتماعی مانند مهدکودک و کلاسهای آموزشی، میتوانند مهارتهای اجتماعی لازم برای زندگی آینده خود را بیاموزند. بنابراین، شرکت در یک کلاس مناسب، قبل از هر چیز، فرصتی است برای خروج از فضای محدود خانواده، وارد اجتماع شدن، آشنا شدن با انواع تعاملها و رفتارهای اجتماعی و آموختن مهارتهایی که شاید هیچکجای دیگر نمیتوانند به این شکل بیاموزند.
البته که مدرسه خود فضایی تعیینکننده، تاثیرگذار و مهم در این راستا است، اما درعینحال به دلیل شرایطی که دارد، مثلا نظم و مقررات از پیش تعیینشده، اهمیت تکلیف و نمره، محدودیت کلاسها و ... قدری با کلاسهای آزادترِ مطلوب و متناسب با سلیقه بچهها تفاوت دارد.
درهمینراستا، برای انتخاب یک کلاس مناسب، توجه به فضای آن بهطور کلی، اهمیت دارد. میتوانید با مشاهده ببینید که چهقدر ارتباط کودکان در آن محیط با هم دوستانه است. چهقدر به ارتباطات اجتماعی کودکان توسط مربیان اهمیت داده میشود. نحوه برخورد خود مربیان باهم و با کودکان بهچهصورت است، چهقدر به کودک توجه میکنند، چهقدر دوستانه برخورد میکنند یا در مقابل، رفتاری پرخاشگرانه و یا سرزنشگر دارند.
بها دادن به خلاقیت و آزادی عمل
یکی از بحثهای مهمی که درمورد آموزش کودکان باید مورد توجه قرار داد، خلاقیت و آزادیعمل است. یکی از انتقادات مهم و اساسی به آموزش و پرورش، محدود کردن خلاقیت کودکان و شکل دادن به نظام فکری آنها در جهتی خاص است که شاید با ویژگیهای فردی همه بچهها سازگار نباشد و در نتیجه، باعث ازدستدادن بخشی از توانمندیها و بالفعل نشدن بسیاری از بالقوههای کودک شود.
شاید برای شما، پرواز یک شاپرک مزاحم، یا خار داشتن یک بوته اصلا جالب نباشد، اما برای یک کودک مثل معجزه میماند. شاید شما به مخلوطکن و اتفاقی که درون آن برای میوهها میافتد عادت کردهباشید، یا اینکه وقتی آب روی قاشق میریزد چهطور به اطراف میپاشد، اما کودک به آنها به چشم پدیدهای متفاوت نگاه میکند که گاه باید بارها و بارها آنها را تماشا کند تا درکی بهتر از آنها داشته باشد و اطلاعات کافی در مورد هرکدام را به ذهن بسپارد.
زندگیِ پر از نه، نکن، دستنزن، برندار، ندو، ..... در واقع بستن درهای تجربه و یادگیریِ بهروز کودک است. او به حدی از آزادی عمل برای رشد سالم نیاز دارد، البته تا حدی که امنیت خودش و دیگران بهخطر نیافتد. اما له کردن یک شکلات، پرپر کردن یک گل، انداختن دانه دانه قندها توی یک لیوان آب، روشنکردن تک به تک چراغهای لوستر و هزاران مثال دیگر، چه خطری میتواند داشته باشد؟
درحالیکه واکنش اغلب والدین به همین تجربههای ساده، پر از خط و مرز است. واقعیت این است که خیالپردازی و خلاقیت از ابزارهای حیاتی رشد کودکان است که باید بدانها توجه داشت. کودک با خیالپردازی خود، دنیای اطرافش را هر آنچه دوست دارد تصور میکند و با استفاده از خلاقیتش، قوانین تازه را در دل محیط اطراف خود میآموزد: وقتی صندلی، کشتی میشود، عصا، اسب میشود، سبزیجات، موجودات فضایی میشوند و ... کودک با تمام وجود در حال تمرین آموختههای خود است. چندبار پیشآمده که ابزار بازی خیالپردازانه او را برهم بزنید و یا او را به ایندلیل سرزنش و توبیخ کنید؟ اگر تکالیف مدرسه بودند و او مشغول تمرین بود، همین واکنش را میداشتید؟ یادتان نرود که بازی، ابزار یادگیری و تمرین او است.
از آنجا که کودکان معولا با ورود به مدرسه و روبرو شدن با قوانین خاص محیط آموزشی و نیز سیستم تدریس، نحوه آموختن خود را تغییر میدهند. مهم است که کلاسهایی را برای فرزندتان برگزینید که راههای یادگیری او را محدود نکنند و با قوانین ثابت و سختگیرانه، جلوی خلاقیت و آزادی عمل او را نگیرند. بسیاری از آموختههای اساسی کودکی، به واسطه بازیهای آزادانه و بدون چارچوب آموخته میشوند و نباید این سیستم یادگیری را کلا از روند زندگی یک کودک حذف کرد.
تناسب با استعدادهای فردی
شما حتما علایق و آرزوهایی دارید. ممکن است عاشق پیانو باشید یا به مسابقات ورزشی بسیار علاقمند باشید. البته داشتن فرزندی که یک ارکستر را رهبری میکند یا فرزندی که در مسابقات المپیک جهانی شرکت میکند، وسوسهانگیز است. اگرچه بارها این جمله را شنیدهاید، اما دست از چنین وسوسههایی کشیدن آسان نیست.
از یاد نبرید که در هر زمینهای، پیشرفت میتواند غرورآفرین باشد. بنابراین، قبل از تصمیمگیری، اجازه بدهید فرزندتان هم علایق خودش را محک بزند. او را مجبور به کاری نکنید. فرصت فراوانی برای یادگیری در پیش روی او است. به واکنشهایش حساس باشید. کارهایی که با کنجکاوی دنبال میکند و یا برایشان زمان بیشتری میگذارد، میتوانند نشانگر علایق او باشند.
زیاد نمیتوان از کودکی در آن سن انتظار داشت که مثلا خودش اعلام کند عاشق کدام ساز است، به چه ورزشی بیشتر علاقه دارد یا در رفتارهای اجتماعی یا ... جذابیت بیشتری میبیند. بلکه علاقه به رنگها، حافظه بصری خوب، دقت زیاد به جزییات و نکات دیداری برای مثال، میتوانند نشانه علاقه و توانمندی او در زمینههای هنری بصری، از نقاشی و عکاسی گرفته تا معماری و فیلمسازی باشد.
والدین، بهترین افراد برای تشخیص علایق فرزند خود هستند، به این شرط که در این زمینه دید بازی داشته باشند و چشمشان را روی واکنشهای فرزند خود نبندند. البته از نظر متخصصین و تستهای مربوطه هم برای درک بهتر علایق، توانمندیها و نقاط ضعف فرزند خود میتوانید کمک بگیرید.
فیلم زیر معرفی کتاب اریک می باشد:
توی اوج بی حوصلگی هم میشه چرخ زد، بله چرخ زد نه توی خیابان و توی گرما و زیر آفتاب داغ تابستان، می توان توی فروشگاه اینترنتی کتابم کو چرخ زد. میان کتاب های خوب گشت که حوصله را جا می آورد و خستگی درس را در می کند. یک عالم کتاب در سایت کتابم کو منتظر شماست. کتاب های خوب و برگزیده ای که ارزش خواندن دارند.
پس چرخ بزن !!تا دیر نشده چرخ بزن!!
فیلم زیر معرفی کتاب اریک می باشد:
توی اوج بی حوصلگی هم میشه چرخ زد، بله چرخ زد نه توی خیابان و توی گرما و زیر آفتاب داغ تابستان، می توان توی فروشگاه اینترنتی کتابم کو چرخ زد. میان کتاب های خوب گشت که حوصله را جا می آورد و خستگی درس را در می کند. یک عالم کتاب در سایت کتابم کو منتظر شماست. کتاب های خوب و برگزیده ای که ارزش خواندن دارند.
پس چرخ بزن !!تا دیر نشده چرخ بزن!!